مقالات نیوزباکس
از امور عمومی تا روابط عمومی
شرکت سیگما 10 سال است که در زمینه فروش مودمهای وای فای فعالیت دارد. محصولات این شرکت در تمام نقاط کشور فروخته میشود و سازمانهای بزرگی مشتری آن هستند.
این روزها «واحد امور عمومی» شرکت سخت مشغول رایزنی با سازمان تنظیم مقررات است تا مجوز عرضۀ مودمهای 5G را بگیرد.
همزمان، واحد تبلیغات هم مقالاتی را برای انتشار در سایتهای خبری و روزنامهها آماده کردهاند، تا ذهن مخاطبان را برای این محصول جدید آماده کنند.
در این مقاله بیشتر درباره «امور عمومی» و نقش آن در سازمان صحبت خواهیم کرد و تفاوت آن را با بخشهای دیگر روابط عمومی بیان میکنیم.
تعریف امور عمومی
امور عمومی یکی از بخشهای واحد روابط عمومی است که وظیفهاش ارتباط با اصحاب سیاست و رایزنی با دولتمردان و قوهی مقننه است. [1]
در حقیقت وقتی از توسعۀ سیاستها و مقررات جدید صحبت میشود، سروکله امور عمومی هم پیدا میشود.
در مثال ابتدای مقاله، این وظیفه امور عمومی است که در ارتباط با مودمهای جدید و ایجاد بسترهای قانونی برای فروش آنها با سازمان تنظیم مقررات مذاکره کند.
علاوهبر این امور عمومی وظایف دیگر دارد که در ادامه خواهیم خواند.
وظایف امور عمومی
همانطور که در بالا اشاره کردیم، هر جا نیاز به لابی گری با نمایندگان مجلس یا رایزنی با سیاستمداران و حاکمان باشد، امور عمومی دستبهکار میشود.
این اولین و مهمترین وظیفه امور عمومی است. وظیفه مهم دیگر امور عمومی، ایجاد حسن نیت بین افراد کلیدی هر کسبوکار یعنی سهامداران است.
به طور کلی امور عمومی با گسترهای از فعالیتهای زیر مرتبط است:
● لابیگری دربارۀ سیاستها و قوانین جدید حکومت
● ارائه اطلاعات به ذینفعان بهصورت مستقیم یا تعامل رسانهای
● رصد فعالیتهای سیاسی مدیران سازمان
● مشاوره دادن به مدیران سازمان
● وکالت و دفاع از فعالیتهای شرکت
چه زمانی به متخصصان امور عمومی نیاز داریم؟
به طور کلی سه موقعیت وجود دارد که ورود امور عمومی به آن لازم است:
1- سیاستهای موجود یا سیاستهای جدید، تأثیر منفی بر کسبوکار گذاشته است.
2- کسبوکاری در حال گسترش (به خصوص در حال ورود به یک کشور جدید) است و با قوانین و مقررات جدید روبهرو شده است.
3- کسبوکاری به دنبال ایجاد رابطه با ارگانهای دولتی است.
شباهتها و ابزارهای روابط عمومی و امور عمومی
امور عمومی و روابط عمومی از بسیاری جهات به یکدیگر شباهت[2] دارند و هر دو با «عموم» یعنی یکی از مؤلفههای اصلی کسبوکار سروکار دارد.
نقطۀ مشترک این دو، شکلدهی یک رابطه مستحکم بر پایۀ اعتماد است؛ چراکه بدون وجود اعتماد، اطلاعات زیادی هم احتمالا ردوبدل نخواهند شد.
در این بین کارکردهایی چون تمرکز بر بازاریابی، ایجاد حسن نیت و آگاهی دربارۀ محصولات، از وظایف روابط عمومی است؛ اما امور عمومی بیش از آنکه به امور تجاری بپردازد، ماهیت سیاسی دارد.
برای اینکه به یک تصویر کلیتر برسیم، میتوانیم کارکردهای روابط عمومی را ذکر کنیم. روابط عمومی با مقولاتی مانند طراحی کمپینها، نوشتن بیانیههای مطبوعاتی، برندینگ، مدیریت بحران برند، فعالیت در شبکههای اجتماعی و نوشتن متنهای سخنرانی سروکار دارد اما امور عمومی بیشتر متمرکز بر رایزنی و لابی گری با سیاستمدارن است.
پس میبینیم که هر دو مهارتِ روابط عمومی و امور عمومی، تعامل و مدیریت افکار عمومی را مدنظر قرار میدهند. همچنین علاوهبر ایجاد تعامل، اطلاعرسانی را هم مدیریت میکنند که سبب شکلگیری پاسخ و ایجاد رابطه میشود.
روابط عمومی یا امور عمومی؟
به مثال ابتدای مقاله برگردیم؛ در شرکت سیگما ایجاد ارتباط قوی یکی از مؤلفههای مهم در موفقیتِ کسبوکار است. فرقی نمیکند که طرف این ارتباطات مشتریان فعلی و بالقوه قرار گرفته باشند یا نهادهای قانونگذار و سازمانهای غیردولتی.
اگر شرکت نتواند با بازار هدفش ارتباط برقرار کند، قطعاً توفیقی نخواهد داشت. همین امر دربارۀ رایزنی با نهادهای قانونگذار و تنظیمگران مقررات هم صدق میکند.
بنابراین «روابط عمومی» و «امور عمومی» با بهرهگیری از فصل مشترک خود یعنی گشایش پنجرۀ ارتباطی و همچنین با ابزارهای متفاوتی که پیشتر ذکر شد، راه را برای توفیق شرکت بازخواهند کرد.
منابع:
[1] rudpedersen
[2] uagc
نظری وجود ندارد!